بخش اول:مدیریت ارتباط با مشتری:
۲-۱- سیر ارتباطات با مشتری
۱ ـ مرحلۀ آغازین: تولید محصول توسط مشتری برای خویشتن
کالا یا خدمات از چه زمانی به وجود آمد؟ طبیعی است از زمان آغاز حیات بشر، بقاء و ادامۀ حیات او نیازمند تأمین مایحتاج ضروری بوده است. به این ترتیب، هر خانواده کالاها و خدمات مورد نیاز را عموماً خود تولید و ایجاد میکرد. در این مرحله، روابط با مشتری معنای روشنی نداشته است. در واقع در این دوره، مشتری هر کالا همان تولیدکنندۀ آن بوده است.
۲ ـ مرحله تولید برای مشتری شناخته شده
شکلگیری بنگاههای نخستین به تدریج با شکلگیری جوامع، سازمانها به طور خود به خود برای ایجاد کالاها و خدمات مورد نیاز به وجود آمدند. تفاوت مرحلۀ نخستین با این مرحله آن است که در آغاز، آن که خدمت یا کالایی را نیاز داشت، خود آن را تولید میکرد؛ اما با تشکیل سازمان تولیدی (بنگاه) این شرایط دگرگون شد. موارد ابتدایی آن را میتوان در اشکال سادۀ تولید و عرضۀ کالاها مانند ظروف سفالین و مانند آنها یافت. در این مرحله، هر چند بنگاه کالا یا خدمت تولیدی را خود به مصرف نمیرساند (بلکه آن را میفروشد)، اما مشتریان خود را در محل فروش مشاهده میکند یا حداقل با آنان ارتباط مستقیم دارد.
در چنین شرایطی، طبعاً بسیاری از عرضهکنندگان چندان علاقهای به توجه ویژه به مشتریان و سلائق آنان ندارند. صرفنظر از معدود عرضهکنندگانی که به دلایل اخلاقی و پایبندی به ارزشهای متعالی، در عین توجه به سود خویش، تا حدودی مصالح مصرفکننده را نیز در نظر میگرفتهاند، وجه غالب بازار معمولاً به سوی بیتوجهی به سلیقه ها و نظر مشتری و تلاش در جهت کسب سود هر چه بیشتر یا دستیابی به سهم بزرگتری از بازار متمایل میشود. در واقع، هر میزان توجه به سلیقه ها و نظر مشتری در این دیدگاه مستلزم صرف هزینه است که نهایتاً بر سود بنگاه اثر منفی دارد. مشتریان به جز انتخاب کالا یا خدمت ارائه شده به آنان، انتخاب چندان متفاوتی در پیش رو ندارند. به طور کلی، در این شرایط تلاش در راه تولید هر چه بیشتر با کیفیتی که معیارهای آن توسط بنگاه تعیین میشود، خطمشی اصلی هر بنگاه را تشکیل میدهد. در این حالت، مشتری عملاً وسیلهای در جهت سعادت و خوشبختی عرضهکننده است. نه تنها خطر رقابت عرضهکننده را تهدید نمیکند، بلکه درجه اطمینان آن به بقاء بسیار بالاست.
نمونههای این گونه بازار را اکنون نیز میتوان در برخی مناطق دور افتاده یا بازارهایی با تقاضای تحت کنترل (بازارهای اقتصاد جیرهای)مشاهده کرد.
۳ ـ مرحلۀ تولید برای مشتری ناشناخته
به تدریج با رشد و توسعۀ جوامع و افزایش کارآمدی و گسترش ارتباطات، بنگاهها محصولات خود را برای مصرفکنندگانی تولید یا ایجاد کردند که لزوماً آنان را رؤیت نکرده یا حتی تماس مستقیم نیز با آنان برقرار نکرده باشند. این مرحلۀ سوم، در سیر ارتباطات بنگاهها با مشتری بود.
در این دوره، کالاها و خدمات تولید یا ایجاد و عرضه شده به بازار، در حد کافی بوده و عرضه و تقاضا به تعادل دینامیکی رسیدهاند. اگر فرض کنیم در بازار محصولات مورد نظر رقابت کامل برقرار باشد، طبعاً آن عرضهکنندهای موفقتر است که بتواند محصول خود را با کیفیت بالاتر، زمان تحویل کمتر و نیز قیمت پایینتر عرضه کند. در این شرایط، توسعه و پیشرفت بنگاه وابسته به توان عمل آن در بازار و قدرت و چالاکی آن در پاسخگویی به نیازهای بازار و نیز جلب و جذب مشتریان به روشهای مختلف از جمله تبلیغات است. در چنین شرایطی، مشاهده میشود محصول یک شرکت با صرف هزینههای تبلیغاتی فراوان، از قابلیت جذب بالایی توسط بازار برخوردار میشود، در صورتی که ممکن است کیفیت آن چندان مورد قبول مصرفکننده نباشد.
در این دوره، یا مجموع توان عرضه چندان تفاوتی با تقاضای بالقوه از هر کالا یا خدمت ندارد یا امکان ورود رقبای قدرتمند بیشتر چندان فراهم نیست. بنابراین امکان عرضۀ یکبارۀ کالا به بازار و کاهش سهم بازار هر بنگاه پایینتر است. مصادیق این نوع بازار تا یکی دو دهه قبل در مورد بسیاری کالاها در کشورمان قابل مشاهده بود. در این حالت، بقاء بنگاه به درک و رفتار آن در قبال رقبا و نیز در نظر گرفتن نیاز مشتریان بستگی دارد؛ اما به هر روی، تقاضای عمومی برای محصول بنگاه وجود دارد.
مثالهای این مرحله را میتوان در اکثریت شرکتها و مؤسسات کشورمان مشاهده کرد.