تعريف و درآمدي بر اقسام وكالت
قبل از بررسي تحول در نقش و جايگاه وكيل در قوانين آيين دادرسي كيفري، لازم است كه وكالت را تعريف و اقسام آن را بشناسيم؛ اين مهم، در دو گفتار جداگانه صورت پذيرفته است:
گفتار نخست: مفاهيم لغوي و اصطلاحي وكيل و وكالت
در اين گفتار، ابتدا واژگان وكيل و وكالت را از نظر لفوي، تعريف و در ادامه به بررسي اين دو مفهوم از نظر حقوقي پرداخته ايم:
الف- مفهوم لغوي وكيل و وكالت
وكالت در لغت به معناي واگذار كردن، اعتماد و تكيه كردن به ديگري است[1] و در اصطلاح فقهي عقدي است كه به موجب آن كسي ديگري را براي انجام كاري جانشين خود قرار ميدهد[2]. معناي لغوي وکالت اعمّ است. زيرا در معناي لغوي واگذاركردن هر كاري به ديگري است. ولي معناي اصطلاحي اخصّ است. زيرا هر كاري را نميتوان به ديگري واگذار كرد. مثلاً انسان زنده نميتواند نماز واجبش را به ديگري واگذار كند تا او بخواند بنابراين بين معناي لغوي و اصطلاحي وكالت، عموم و خصوص من وجه است.
به طور کلی «وکالت» واژه عربی است. کلمه « وکالت» بروزن فعالت، مصدر است از ریشه
« وَکَلَ، تِکِلُ، وَ کَلاً و وُ کولاً » اِلیه الاَمر.
چون درلسان عرب اسم فاعل آن بر وزن فاعل (واکل) وجود ندارد، لذا از صفت مشبهه بر وزن فعیل (وکیل) استفاده می شود.
همچنين، معنی لغوی وکالت عبارت است از: «آن مطلب یا آن کار را موکل به او کرد و به او سپرد، اورا وکیل خود قرار داد و کار را به او حواله کرد»[3].
علاوه بر موارد فوق الذكر، کلمه وکيل و وکالت، در لغت، معانی ديگری را افاده مي کند که از جمله به برخی از مهم ترين آنها اشاره مي شود؛ وکيل به معنای نماينده، سرپرست، نايب، حامی، گماشته شده؛ کسی که به او اعتماد کنند وکاری را به اوبسپارند نيز استعمال میگردد[4].
در قرآن كريم، آمده است: «حسبنا الله و نعم الوکيل»[5] يعني خدا ما را بس و او بهترين حامی و سرپرست است؛ در اين آيه مبارکه از خداوند (ج) به لفظ بهترین وکيل و حامی تمجيد صورت گرفته است؛ همچنان در آيه ديگر از قرآن کريم در ارتباط به وکالت آمده است: «وعلی الله فليتوکل المومنون»[6] يعنی مومنان بايد به خداوند توکل نمايند و امور خود را به او بسپارند.
علاوه بر آيات مبارکه فوق الذکر آيات متعدد ديگر نيز در قرآن مجيد موجود است که درآنها از لفظ وکيل به معانی حامی، سرپرست، حافظ و مورد اعتماد تعبير گرديده است.
ب- مفهوم اصطلاحي
در اصطلاح حقوقی، وکیل یعنی، کسی که از طرف دیگری به موجب عقد وکالت مأمور انجام امری است: «وکالت عقدی است که به موجب آن یکی از طرفین، طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود می نماید»[7].
از این ماده، نتایجی به دست می آید که در شناخت ماهیت و اوصاف وکالت، اهمیت ویژه دارد:
1-اثر عقد وکالت اعطای نیابت است؛ بدین معنی که موکل اقدام وکیل را، در مورد انجام اعمال حقوقی، به منزله اقدام خود می داند و به او اختیار می دهد که به نما و حساب موکل تصرفاتی انجام دهد. بنابراین، وکیل نسبت به آثار اموری که انجام می دهد در حكم واسطه است و آنچه می کند برای موکل است؛ تعهدهایی که پذیرفته است بر موکل تحمیل می شود و اگر نفعی در بین باشد برای اوست. پاره ای از مولفان، جوهر وکالت را در اعطای سلطه به دیگران دانسته اند نه دادن نیابت و اذن در تصرف، و از این تحلیل نتیجه گرفته اند که وکالت در شمار عقود است، زیرا هیچ کس را نمی توان به طور قهری، مسلّط برامری ساخت. در حالی که، اگر از وکالت تنها دادن اذن و مباح ساختن تصرف باشد، بایستی در شمار ایقاعات در آید. ولی، اکثریت قاطع نویسندگان، وکالت را مبتنی بر اعطای نیابت یا دادن نمایندگی شمرده اند[8].
2- از ظاهر ماده 656 چنین بر می آید که موضوع وکالت ممکن است اعمام یک «عمل حقوقی» باشد، مانند فروش خانه یا فسخ اجاره و طلاق، یا امر دیگری که در شمار اعمال مادی است و برای موکل انجام می شود، مانند مقاطعه ساختن بنا یا تهیه نقشه آن یا انجام عمل جراحی و نقاشی. ولی به نظر می رسد وکالت را با توجه به مفهوم نمایندگی، می توان به انجام عمل حقوقی براب موکل اختصاص داد، زیرا، نیابت در اموری قابل استفاده و تصور است که به اراده انجام شود و آثاری به بار آورد که وضع حقوقی موکل را تغییر دهد. به اضافه،پاره ای از موارد مربوط به وکالت در صورتی مفهوم درست پیدا می کند که نمایندگی، مربوط به انجام عمل حقوقی باشد[9].
1) تعريف وكالت از ديدگاه فقها:
فقهای عظام، هريک به نوبه خود، از وکالت تعاريفی دارند که اينک به ذکر برخی از آنها پرداخته می شود:
– دکتر وهبه الزحيلی در کتاب معروفاش «الفقه الاسلاميه وادلته» در تعريف وکالت نوشته است: «وکالت از ديدگاه شرعی عبارت از عقدی است که شخصی، ديگری را در تصرف جايز ومعلوم قائم مقام خود تعيين نمايد»[10].
– اما در ماده 1449 مجلة الاحکام در تعريف وکالت آمده است: «وکالت، عبارت است از اينکه شخص، صلاحيت اجرای کار خود را به ديگری بسپارد و او را قائم مقام خود بگرداند که به تفويض کننده صلاحيت، موکل و شخصی که به او تفويض صلاحيت صورت مي گيرد وکيل و موضوع تفويض شده را موکلبه میگويند»[11].
– تعریف وکالت در کتاب لمعه دمشقيه: «وکالت از ديدگاه شرعی عبارت از امری است که شخصی به ديگری آن را انتقال ميدهد وبه اين مفهوم توکيل قايم مقام گردانيدن غيراست در تصرفات موکل»[12].
ويا مراد از وکالت عبارت از طلب جانشينی ونيابت یک شخص است از شخصی ديگر درکارهای که نيابت در آنها از ديدگاه شريعت مشروع و پذيرفته شده باشد[13].
2) تعريف اصطلاحی وکالت ازديدگاه حقوقدانان:
– دکتر جعفرلنگرودی در ترمينولوژی حقوق در تعريف واژه وکالت نوشته است: «عقدی که بموجب آن شخص به ديگری اختيار انجام عملی را به نام و نفع خود ميدهد»[14].
– برخی دیگر از حقوقدانان در تعريف وکالت گفته اند: «تعيين کسی برای انجام کاری از جانب ديگری به موجب عقد قرارداد»[15].
– دکتر شمس الدين فرهيخته در فرهنگ واژهها و اصطلاحات سياسی- حقوقی، وکالت را چنين تعريف نموده است: «از نظر فقه و قانون مدنی وکالت عقدی است که بموجب آن فردی با شخصيت حقيقی، وکیل شخص حقيقی و يا يک شخص حقوقی که وی را موکل میگويند، قرارمی گيرد»[16].
1- معلوف، لوييس، المنجد، تهران، انتشارات اسماعيليان، چاپ اول، 1362، ص 916
2- عاملي، زين الدين بن علي (شهيد ثاني)، الروضه البهيه، ج 2، انتشارات دارالتفير، چاپ سوم، 1382، ص 221
1- عميد، حسن، فرهنگ فارسي عميد، تك جلدي، انتشارات امير كبير، چاپ سيزدهم، 1377 ،ص 632
2- بندر ریگی، محمد، فرهنگ عربی به فارسی، چاپ سوم، 1361، انتشارات اسلامی، ص 691
3- سوره آل عمران، آيه 173
4- سوره يوسف، آيه 10
1- ماده 656 قانون مدنی و ماده 60 قانون آيين دادرسي مدني سابق
2- كاتوزيان، ناصر، دوره مقدماتي حقوق مدني، عقود معين 2، انتشارات كتابخانه گنج دانش، 1371، ص 145
1- همان، ص 146
2- الزحيلي، وهبه، الفقه الاسلامي و ادلته، دارالفكر، ج 6، التبعه الثالثه، 1404 ه.ق، ص 90
3- همان، ص 91
4- جبعي عاملي، محمدبن مكي(شهيد اول)، لمعه دمشقيه، ج2، نجف، مطبعه الآداب، 1360 ه.ق، ص 211
5- همان، ص 212
1- جعفري لنگرودي، محمد جعفر، مبسوط در ترمينولوژي حقوق، جلد پنجم، انتشارات كتابخانه گنج دانش، چاپ اول، 1378، ص 3523.
2- مدني، سيد جلال الدين، حقوق مدني(عقود معين2)، انتشارات پايدار، 1380، ص 56
3- فرهيخته، شمس الدين، فرهنگ واژهها و اصطلاحات سياسی- حقوقی، انتشارات مجد، 1378، ص 345
نظرات شما عزیزان: