آزار فعال (انجام فعل)
مشتمل بر تمام اعمال و رفتار عمدي با هدف ايراد درد جسماني است که کودکان در نتيجه ضرب و جرح، کتک خوردن، سوزاندن، شکنجههاي بدني، قطع عضو، انزوا، حبس، و… مشتمل مي شوند.
آزار شديد ممکن است انواع مختلف صدمات قابل ديدن و غيرقابل رويت را به وجود آورد.
1-2- آزار غيرفعال (ترک فعل)
آزار غيرفعال يا غفلت و سهل انگاري مشتمل بر اشکال مختلفي از جمله رها شدن و ترک شدگي، محروم کردن کودک از معمولترين و متداولترين نيازهاي خود مانند تغذيه، پوشاک، پناهگاه و رعايت اصول بهداشتي ميباشد.[1]
2- آزار جنسي
تجاوز جنسی، اصطلاحی در پزشکی قانونی و جرم شناسی جنسی است. و به معنی انجام نزدیکی جنسی با فرد،یدون رضایت اوست. نزدیکی فرد بالغ با افراد کم سن وسال و کودکان، حتی اگر با رضایت او باشد،تجاوز محسوب می شود.
بکارگيري استفاده و واداشتن کودک به درگير شدن با هرگونه رفتار روشن جنسي يا نمايش رفتارهاي جنسي تجاوز تماس جنسي فحشا و هرگونه بهرهبرداري جنسي از کودکان جهت کسب لذايذ و ارضاء ميل جنسي ميباشد. آزار جنسي کودکان تحقيرآميزترين، ظالمانهترين و فجيعترين تجربهاي است که يک کودک با آن مواجه ميشود. سوءاستفاده جنسي خيانتي بسيار بزرگ و اساسيترين و ابتداييترين اعتماد ميان کودک، والدين و ساير مراقبين او ميباشد. اين عمل احساسات کودکان را به شدت مورد آسيب و تخريب قرار ميدهد.
تجاوز به خلوت کودک نيز سوءاستفاده جنسي از اوست که از جمله دزدانه نگاه کردن به کودک هنگام تعويض لباس يا حمام است. در اين شرايط در حالي که هيچ کدام از اين رفتارها در تعريف رسمي سوءاستفاده جنسي قرار نميگيرد قربانيان اغلب احساس تجاوز ميکنند و از بسياري از نشانههاي روانشناسي مشابه قربانيان زناي با محارم رنج ميبرند. اکثر موارد آزار جنسي با کودکان به وسيله افراد بزرگسال خانواده روي ميدهد مهاجمين براي کودکان آشنا مي باشند.آنها به کودک دسترسي کامل دارند و کودک تحت سيطره کامل آنان ميباشد.[2]
موارد سوء استفاده از کودکان به دلايلي پنهان ميماند اين علل عبارتند از: ناداني،تحمل،و احساس ندامت و گناه قرباني،مطمئن نبودن تشخيص آزار جنسي توسط پزشکان و عدم گزارش آن، تمايل دادگاه ها بر اصول محدود قراين و نگراني خانواده ها از برطرف نشدن و لاينحل ماندن موضوع بعلاوه ممکن است کودکان توسط مهاجمين به قتل، آزار و يا ترک کردن تهديد شوند.
آزار جنسي کودکان پديدهاي گسترده در کشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است. البته در اين ميان کشورهاي در حال توسعه وضع وخيمتري دارند زيرا کودکان در اين کشورها مورد تقاضاي توريستها و مقاصد پدوفيليا (بچهبازي) در کشورهاي ثروتمند ميباشند. اين توريستها به دليل حمايت مناسب از کودکان در کشورهاي توسعه يافته، نميتوانند کودکان را مورد آزار جنسي قرار دهند.
اجراي قانوني مقابله با آزار جنسي کودک، مؤثر ميباشد، اين جرائم داراي مجازات شديد و حبس طولاني مدت است و به علاوه احتمال دستگيري بسيار زياد است. از نظر مأموران مجري قانون و مردم اين نوع جرائم قابل چشمپوشي و گذشت نيست. موقعيت کودکان در کشورهاي در حال توسعه کاملاً معکوس ميباشد. در اين کشورها توسعه اقتصادي در اولويت قرار دارد و کودکان مورد بيتوجهي جامعه و دولت قرار ميگيرند. کودک اغلب به علت ترس و احساس شديد سرافکندگي و گناه از افشاء آزار جنسي سر باز ميزند. سوء استفاده جنسي از کودک، نشانههاي رفتار خاص در او ايجاد مينمايد اطلاعات گسترده کودک از مسائل جنسي بيانگر اين است که کودک در فعاليت جنسي شرکت داشته يا ناظر بوده است. رفتارهاي پرخاشگرانه و يا همراه با نمادهاي جنسي نسبت به کودکان ديگر در بين کودکاني که مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند مشاهده ميشود.
صدمه رواني و جسمي آزار جنسي نسبت به کودک با توجه به سن قرباني، مدت و نوع سوء رفتار و رابطه ميان کودک و مهاجم تغيير مييابد. اين صدمات اثرات طولاني مدت کودکان قرباني ميگذارد اين کودکان فاقد اعتماد به نفس هستند. آنها به بزرگسالان اعتماد ندارند و داراي احساس نگراني و تحريکپذيري شديد ميباشند.
«از نظر روان شناختي، سوءاستفاده جنسي و تجاوز به عنف منشأ بسياري از اختلالات رواني مانند فوييها، اضطراب و افسردگي ميباشد».[3]
بلامبرگ پنهانترين نوع کودک آزاري را، آزار جنسي ميداند، ماهيت پنهان اين عمل شرمآور موجب عدم افشاء اين پديده ميباشد. سوءاستفاده جنسي توسط هر فرد بزرگسالي قابل انجام ميباشد. ممکن است که اين عمل توسط اعضاي خانواده و يا محارم تحت عنوان «زناي با محارم» و يا به وسيله اشخاص ديگري صورت گيرد.[4]
با ظهور دين مسيح سوءاستفاده جنسي از کودک ممنوع و شرم آور اعلام شد. با افزايش قدرت کليسا اين عمل عنوان مجرمانه به خود گرفت و مرتکبين اين اعمال مجرم معرفي شدند.
«اکنون بر اساس يافتههاي باليني، ويژگيهاي رفتاري-رواني بزه ديدگان جنسي مورد کاوش قرار گرفته است. در حال حاضر سوءاستفاده جنسي را منشأ بسياري از اختلالات شخصيتي ميدانند».[5]
آزار جنسي مانند آزار فيزيکي اشکال متفاوتي دارد: تجاوز به عنف، زناي با محارم، تجاوز براساس تعريف قانون موضوعه، لمس کردن تحريکآميز و ساير اشکال رايج. علاوه بر رفتارهاي جنسي متداول راههاي ديگري براي استشمار جنسي کودکان وجود دارد. آنها ممکن است براي کسب درآمد والدين، سرپرستان و ساير دلالان محبت مجبور به تن دادن به فحشا شوند. سوء استفاده از کودکان در موضوع پورنوگرافي (فيلمها – مجلهها) موجب استشمار جنسي – تجاري کودکان ميشود.
مرکز ملي سوءاستفاده و غفلت، آزار جنسي را مواردي ميداند که کودک براي کسب لذت جنسي يک شخص بزرگسال از طريق مقاربت يا تماس جنسي او مورد سوء استفاده قرار ميگيرد. در يک تعبير کلي ميتوان کودک آزاري جنسي را به هر نوع تماس شخص بزرگسال با کودک در جهت تامين نيازهاي جنسي خويش تعبير نمود.[6]
البته با توجه به اينکه سن مجاز و قانوني براي اقدام به فعاليتهاي جنسي در هر کشوري با توجه به متغيرهاي فرهنگي متفاوت است، ميتوان تعريف فوق را چنين تکميل کرد: هر نوع تماس فرد بزرگسال با کودکي که به سن مجاز و قانوني براي اقدام به فعاليتهاي جنسي نرسيده است، به منظور ارضاء نيازهاي جنسي خويش،کودک آزاري تلقي ميشود.
همان گونه که پيش از اين ذکر شد کودک آزاري جنسي به اشکال و انواع گوناگون صورت میگيرد که بر حسب ضرورت به ذکر دو مورد آن میپردازیم:
نظرات شما عزیزان: