مبحث اول: تعاریف
بحث از منابع طبیعی و شیوه های بهره بردای از آن ها بی نیاز از تعریف و بیان برخی مفاهیم نخواهد بود و در این میان برخی از مفاهیم از اهمیت بیشتری برخوردارند. در این جا بحث از حیث حقوقی مطرح می شود و از آنجا که مسائل مربوط به نفت و گاز و بهره برداری و استخراج از این منابع، تخصصی و فنّی است و بیان همه ی آن ها مجالی درخور آن را می طلبد؛ بنابراین به ناچار نمی توان تمام تعاریف فنّی و کامل را در اینجا ارائه نمود و باید به بیان اختصاری مفاهیم و اهمیت آن ها اکتفا کرد.
گفتار اول: منابع طبیعی نفت و گاز
در گفتار اول از این فصل درصدد بیان تعاریفی از منابع طبیعی، منابع نفت و گاز، منابع مشترک و منابع سیال و غیرسیال هستیم، تا بیان و درک موضوع اصلی این مطالعه راحت تر باشد.
بند اول: منابع طبیعی
ارائه تعریفی جامع از منابع طبیعی و احصاء مصادیق آن در عین سادگی، کار دشواری است. یک تعریف حداقلی از آن این است که منابع طبیعی مواردی هستند که به طور طبیعی وجود دارند و برای بشر مفیدند یا می توانند تحت شرایط تکنولوژیکی، اقتصادی و سیاسی معینی مفید باشند.
برخی منابع طبیعی به گونه ای هستند که بقای زندگی انسان وابسته به آنها است و برخی برای بهبود و ارتقای سطح زندگی مدنظر می باشند. در این میان منابع نفت و گاز از مهمترین منابع طبیعی به شمار می روند که در زندگی انسان نقش بسزایی دارند و گاه در برخی کشورها تنها منبع درآمد کشور تلقی شده و از طریق فروش آن است که کشور مذکور می توانند سایر کالاها و خدمات مورد نیاز خود را تامین نماید.
در تنظیم حقوق بین الملل تا قبل از 1945 مطالعه متمرکزی بر روی منابع طبیعی و حقوق ناشی از آن صورت نگرفته بود مگر ایجاد مقرراتی در مورد ماهیگیری یا رودخانه ها. اما در دهه های اخیر با ظهور اصل حاکمیت دائمی ملت ها بر منابع طبیعی خود، زمینه برای فعالیت های بیشتر در حقوق طبیعی مطرح شده است. حقوقی که می تواند نقش مهمی در تنظیم روابط میان کشورها در استفاده از آنها داشته باشد بالاخص در مواردی که این منابع مشترک هستند.
در سال های اخیر حوزه های علمی دیگر نیز به مسائل منابع طبیعی پرداخته اند. این امر، ارائه تعریفی برای آن را مطلوب و در عین حال مشکل نموده است. چرا که در هر حوزه بنابر اهداف مورد نظر در آن حوزه معیاری خاص را مورد توجه قرار داده اند؛ بنابراین ارائه تعریفی واحد از منابع طبیعی کاری دشوار به نظر می رسد. مثلا طبیعت شناسان بر اصطلاح منابع جاندار و غیر جاندار و اقتصاددانان روی کمیابی یا وفور و قابلیت بهره برداری و توزیع آن ها در سطوح خاص و علمای محیط زیست به ارزش ذاتی منابع طبیعی و لزوم استفاده پایدار از آن ها تاکید دارند؛ در حالی که حقوقدانان مالکیت و حق تصرف بر آن ها را مدنظر قرار داده اند.[1]
بند دوم: منابع نفت و گاز
هر ظرف طبیعی که در آن نفت و گاز یافت شود منبع نفت و گاز نامیده می شود. استفاده از منبع به جای هر یک از اصطلاحات مخزن، میدان یا حوضه، به علت قابلیت به کارگیری آن به جای هر یک از موارد سه گانه است.
بند سوم: منابع مشترک نفت و گاز
در مورد به کارگیری وصف مشترک برای منابع نفت و گاز در حالت طبیعی مناقشه بسیار وجود دارد و هر یک از اوصاف مشترک، عام، فرامرزی و بین المللی بعد از کلمه منابع، القاکننده معنایی ویژه است که طرفداران رژیم های خاص حاکم بر منابع طبیعی از آن استفاده می کنند. اما واقعیت مسلم این است که اصطلاحاتCommon Resources و Shared Resources مبین حق مالکیت اشتراکی دو یا چند دولت یا شخص بر منبع طبیعی می باشد و حاصل آن ممنوعیت تصرف غیر مالکان در آن است.
اصطلاح Transboundary Resources بطور مسلم تری تعلق منابع به یک کشور یا تعلق آن به همه را از ذهن دور می کند[2] و سرانجام اینکه اصطلاح International Resources بر بین المللی بودن منبع و اولویت تبعیت آن از قواعد بین المللی نسبت به قواعد ملی تاکید دارد. در میان اصطلاحات مذکور آنچه پرکاربردتر است، اصطلاح Shared Resourcesاست[3]. البته استفاده کنندگان آن تاکید کرده اند که از آن نباید معنی تحت اللفظی را برداشت نمود، بلکه منظور از این اصطلاح یا دیگر واژگان استعمال شده، صرفا بیان یک واقعیت جغرافیایی یا زمین شناسی است و اخذ مفهوم تعلق یا مالکیت صحیح نیست.[4]
بند چهارم: منابع سیال و غیر سیال
منظور از منابع سیال، منابعی است که به دلیل خاصیت خاص فیزیکی خود متحرک و جاری بوده به این معنا که مظروف شکل ظرف را به خود می گیرد. نفت و گاز نیز از این دسته منابع هستند و همین خصیصه سیال یا متحرک بودن نفت و گاز نسبت به دیگر منابع طبیعی غیر متحرک، رژیم حقوقی حاکم بر آن را متفاوت و دشوار نموده است. حتی طبیعت مخازن نفت و گاز با آب و دیگر منابع به ظاهر مشابه، متفاوت است و نفت و گاز اگرچه از منابع طبیعی مهاجرند[5] ولی در مواقعی که به اصطلاح در تله نفتی[6] گیر می افتند، دیگر امکان جابجایی بسیار کمتری دارند تا اینکه منفذی از یک سوی مخزن پیدا شود و از آن ناحیه فرار کنند. معدود نویسندگان حقوقی، در بررسی رژیم حقوقی حاکم بر نفت و گاز و سایر معادن کانی، سیال بودن و مهاجرت کردن گاز را خصیصه معناداری نمی دانند.[7]
گفتار دوم: ذخائر زیر زمینی نفت و گاز
بند اول: مفهوم و اهمیت
کلیه مواد هیدروکربنی که در مخازن نفتی وجود دارند، پترولیوم خوانده می شوند.[8] این کلمه در فارسی معادل ندارد،[9] ولی ترجمه تحت اللفظی آن از لاتین، به معنی سنگ نفت است که به مقادیر مختلف و اشکال گاز، مایع و جامد در داخل طبقات زمین وجود دارد. از نظر شیمیایی، دارای ترکیبی پیچیده از کربن، هیدروژن، گوگرد، اکسیژن و ازت است که عناصر نادر دیگری هم در ترکیب آن دخالت می کنند.
سوختهای فسیلی شامل نفت و گاز در عمق سه تا چهار کیلومتری اعماق زمین و در خلل و فرج لایههای آن و با فشار چند صد اتمسفر بصورت ذخیره میباشند. گازهای طبیعی زیرزمینی یا به تنهایی و یا به همراه نفت تشکیل کانسار (معدن) میدهند. که در هر دو صورت از نظر اقتصادی بسیار گرانبها میباشد. درصورت همراه بودن با نفت گازها در داخل نفت حل میشوند، و عمدتاً نیز به همین صورت یافت میگردد و در این رابطه مولفههای فیزیکی مواد- حرارت و فشار مخزن تأثیرات مستقیم دارند و نهایتا درصورت رسیدن به درجه اشباع تجزیه شده و بلحاظ وزن مخصوص کمتر در قسمتهای فوقانی کانسار و بر روی نفت یا آب به شکل گنبدهای گازی (GAS DOME) قرار میگیرند. گاهآ در مخازن گازهای محلول در آب نیز مشاهده شده است. گاز متان در حرارت و فشار موجود در کانسارها متراکم نمیگردد، بنابراین همیشه بصورت گاز باقی مانده ولی در مخازنی که تحت فشار بالا هستند، بشکل محلول در نفت در میآید. سایر اجزای گاز طبیعی در مخازن نسبت به شرایط موجود در کانسار در فاز مایع یا فاز بخار یافت میشوند. گازهای محلول در نفت بمثابه انرژی و پتانسیل تولید مخزن بوده و حتی المقدور سعی میگردد به روش هایی از خروج آنها جلوگیری گردد ولی در هر حال بسیاری از گاز محلول در نفت در زمان استخراج همراه با نفت خارج میگردد. در ایران در سال های پیش از انقلاب در صد بالایی از آن از طریق مشعل سوزانده میشد و به هدر میرفت ولی در سال های بعد تا بحال بتدریج و با اجرای طرح هایی منجمله طرح آماک از آنها به عنوان تولیدات فرعی استحصالی از میادین نفت کشور به منظور تزریق به مخازن نفتی – تولید مواد خام شیمیایی و سوختی با ارزش استفاده میکنند.[10]
به طور كلى ذخاير گاز به سه دسته تقسيم مى شوند:
– ذخاير اثبات شده (Proved Reserves)
– ذخاير احتمالى (Probable Reserves)
– ذخاير ممكن (Possible Reserves)
ذخاير گازى جهان در ۲۵ سال گذشته روند افزايشى پايدارى داشته است. كشف ميدان هاى عظيم مستقل گاز در روسيه مانند اورنگوگ، يامبروگ و همچنين ميدان عظيم گازى پارس جنوبى در ايران مشترك با گنبد شمالى قطر، سبب افزايش ذخاير گازى جهان شده است.
گسترش های مواد نفتی زیر زمین در مقاطع قائم و پهنه های جغرافیایی براساس اصول زمین شناسی ولی عمدتا از نظر ارزش اقتصادی آن ها طبقه بندی می گردند. این تقسیمات شامل مخزن گازی[11]، میدان گازی[12] و حوضه گازی[13] می باشند. گاه به همه آن ها منبع یا منابع گاز می گویند ولی از آنجا که در این طبقه بندی ملاحظات زمین شناختی و حتی جغرافیایی مدنظر می باشد لذا در تعاریف موجود برحسب موارد استفاده و محیط های مختلف جغرافیایی، اختلاف نظر بین متخصصان ذیربط وجود دارد و تعاریف مورد بحث از استاندارد بین المللی واحدی برخوردار نیستند.[14]
از آن جا که در بررسی مسائل مرتبط با گاز و میادین مشترک با اصطلاحاتی برمی خوریم که باید تعریف شود و از سوی دیگر اصطلاحات مربوط گاز، لاجرم با کلمه نفت همراه بوده و همواره در تعریف آن ها واژه نفت را به عنوان معطوف الیه آن استعمال می نمایند؛ بنابراین در ادامه ارائه تعاریف مورد نیاز؛ اصطلاحات مورد نظر را با کلمه نفت همراه می نماییم که با اندکی مقایسه و استنباط گاز را نیز دربرمی گیرد.
بند دوم: مخزن گاز
مخزن نفت و گاز، ساده ترین شکل تجمع یک ذخیره گازی(نفتی) در زیر زمین و کوچکترین واحد از نظر اقتصادی است. از ویژگی های هر مخزن، فشار هیدروستاتیک[15] موجود در ان است که به فشار مخزن معروف است و در تمام نقاط آن یکسان و به یک اندازه بوده و بخش های نفت یا گاز در آن تحت یک میزان فشار قرار دارند. اندازه و سطح مخازن ممکن است از چندصد متر مربع تا چندین کیلومتر مربع متفاوت باشد و محتوای یک مخزن ممکن است گاز یا نفت و گاز و یا عمدتا نفت باشد. واژه مخازن عمدتا برای آن دسته از مخازن به کار می رود که بطور قراردادی بیش از 50 میلیون متر مکعب گاز ذخیره داشته باشند.
بند سوم: میدان گازی
وقتی چند مخزن در وضعیت مشترک و خاص زمین شناسی، اعم از ساختمانی یا چینه شناسی قرار گرفته باشند، چنین مجموعه یا گروه مخازن را میدان گازی می گویند. میزان تولید یا ذخیره گازی در مناطقی نظیر خاورمیانه، از بسیاری از میدان ها و حتی حوضه های نفتی دنیا، بیشتر است.
بند چهارم: حوضه گازی
منطقه یا محدوده جغرافیایی که در آن میدان ها و مخازن گازی متعددی وجود دارد که همه آن ها در یک مجموعه زمین شناسی مربوط به شرایط محیطی و رسوبی معین و مستقل گرد آمده اند، حوضه گازی نامیده می شود، مانند حوضه زاگرس در غرب ایران و منطقه خلیج فارس، حوضه قفقاز در آذربایجان و حوضه میدکانتینتال در آمریکا.[16]
نظرات شما عزیزان: